جدول جو
جدول جو

معنی سخ فنی - جستجوی لغت در جدول جو

سخ فنی
بینی دراز
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ)
منسوب است به سختان که نسبت اجدادی است. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(سَ کَ)
مردم گیا باشد و آن را از آنجهت سگ کنی میگویند که هرکس آن را میکند میمیرد پس بوقت کندن اطراف آن را خالی کنند و طنابی آورند یکسر آن را بر کمر سگ و سر دیگر را بکمر گیاه بندند و سگ را نهیب دهند تا بدود. در آن اثناء آن گیاه از زمین کنده شود. گویند بعد از چند روز آن سگ میمیرد. میوه و ثمر آن را به عربی تفاح الجن خوانند. (برهان). همان مردم گیا که استرنگ گویند. (رشیدی). مردم گیاه است چون سگ میکند باین اسم موسوم شده و سگکنک مصغر سگ کنی است. (آنندراج). رجوع به سگ کنک شود
لغت نامه دهخدا
آب بینی
فرهنگ گویش مازندرانی
چانه دراز
فرهنگ گویش مازندرانی
درگیری دو حیوان مثل سگ و شغال، زیر و رو شدن، بالش، متکا، زیر سری
فرهنگ گویش مازندرانی
برف و باران، سرمای مداوم زمستان، زمستان هایی که در اثر
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در روستایرق چشمهی کتول
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی شکار شبانه که نور چراغ اصلی ترین تمهید آن است
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که دماغ کوچکی داردبینی کوچک
فرهنگ گویش مازندرانی
آدمی که بینی اش بزرگ باشد
فرهنگ گویش مازندرانی